| چهارشنبه 2 فروردین 1402 | 17:13
پارسی رمان
پارسی رمان یک بستر بدون محدودیت برای شما خوانندگان عزیز محترم امیدوارم از همراهی ما لذت ببرید…

رمان الفبای سکوت pdf

  • 15 خرداد 1401
  • 00:22

تومان۲۳,۰۰۰

رمان الفبای سکوت pdf

ژانر: عاشقانه کلکلی

نویسنده: زینب عامل

پارسی رمان



توضیحات

رمان الفبای سکوت pdf

افرا ملک یه دختر سرتق و پرروئه که

برای کار کردن به زور وارد مزرعه‌ی بزرگ

تارخ نامدار می‌شه که همه بلانسبت عین سگ ازش می‌ترسن…

رمان الفبای سکوت pdf

تارخ قصه خیلییی هات و جذابه اما دخترمون

حسابی اعصاب و هورموناش رو می ریزه بهم..

خلاصه رمان الفبای سکوت

کلید برق را زد. حالا دو مرد بهتر می‌توانستند چهره‌ی همدیگر را ببینند. شاهین با ترس به هیبت عصبانی مرد مقابلش خیره شد. _ چی شده تارخ خان؟ تارخ پوزخندی زد. _ خیلی چیزا شده. جنابعالی خبر نداری؟ شاهین به زور لبخندی زد. _ مهران گفت باهام کار دارین. ولی من نمی‌دونم جریان چیه؟ تارخ با تمسخر براندازش کرد. _ عجب! که جنابعالی نمی‌دونی چخبره؟ لب زیرینش را به دندان گرفت و سر تکان داد. _ خیلی خب الان من یادت می‌ندازم خبرارو… فقط سعی کن همکاری کنی باهام.

دستش را داخل جیب کتش برد و عکس دختر جوانی که مربوط به مریم کریمی بود را از جیبش بیرون کشید. عکس را مقابل صورت شاهین نگه داشت. _ یادت اومد؟ شاهین آب دهانش را قورت داد. سعی کرد خودش را خونسرد نشان دهد‌. _ این زن کیه؟ تارخ هیستریک خندید و عکس را پایین آورد. شاهین خواست دهان باز کرده و چیز دیگری بگوید که مشت سنگین تارخ روی فکش فرود آمد. برخلاف مشت سنگینش لحنش همچنان آرام بود و البته پر از تمسخر. _ الان چی؟ الان یادت اومد؟

  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
https://parseroman.ir/?p=31372
لینک کوتاه مطلب:
مطالب مرتبط
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
پارسی رمان
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آخرین نظرات
  • abbas alimirzaiyسلام عزیز به پشتیبانی آنلاین پیام بدید مشکلتون برسی بشه...
  • مریم حیدرپورخیلی قشنگ بود.دوسش داشتم🤩...
  • فاصلهمن دانلود کردم ولی فقط تا صفحه 13هست و بقیه نداره!!...
  • Mahdiehk✌✌✌✌✌✌👏...
  • Nimaچقدر ماهان رازهای پنهان داشت که پریا ازشون کوچک‌ترین خبری نداشت.انقدر نزدیک و ان...
  • پارمیدارمان خانم حسینی بسیار جذاب و قشنگ بود👏...
  • سیماخیلی قشنگ بود،واقعا آفرین👏💐...
  • ماندانا کتاب‌خورتعلیق رمان بالا بود و خیلی کشش داشت برام. بعد از صد سال بالاخره یه رمان بدون مشک...
  • abbas alimirzaiyبه پشتیبانی پیام بدید عزیز تا راهنمایی کنن پایین صفحه...
  • Mobinaخداااااا😭 چرا پریا و هومن انقدر لجبازن . کاش زودتر همه چی درست شه بینشون . دارم...
×

سلام پیام خود را برای من بنویسند معمولا زیر 30 دقیقه پاسخ خواهم داد

× پشتیبانی آنلاین
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.