| دوشنبه 7 فروردین 1402 | 03:49
پارسی رمان
پارسی رمان یک بستر بدون محدودیت برای شما خوانندگان عزیز محترم امیدوارم از همراهی ما لذت ببرید…

رمان هاتکاشی pdf

  • 21 آذر 1400
  • 15:19

تومان۲۳,۰۰۰




توضیحات

رمان هاتکاشی pdf

نام  : رمان هاتکاشی pdf

نویسنده : #سحر_مرادی

ژانر : #عاشقانه

خلاصه :
پای هیرو به دادگاه باز می‌شود و قاضی حرف‌هایی می‌زند که از هیچ‌یک سر درنمی‌آورد! او همسر کسی‌ست؟! بچه‌ای دارد؟ اینجا چه خبر است؟ آنها چه می‌گویند؟ آن مدارک در دست قاضی از کجا آمده است؟ این اتفاق، برگ جدیدی در زندگی هیرو ورق می‌زند و باعث می‌شود که…

قسمتی از متن رمان رمان هاتکاشی:

امیر گونهی شکیبا رو بوسید برای سربهسر گذاشتن هیرو،
جواب داد:
-زن تپل دوست دارم… همچین چند پرده گوشت بهش
باشه.
شکیبا دور دهنشو پاک کرد.
-امیر جانم من دیگه از چند پرده گذشتم… الان بیشتر
شبیه بُشکه شدم.
شکیبا به سختی از روی مبل بلند شد و به هیرو گفت:
-بریم برقصیم؟

رمان هاتکاشی سحر مرادی

سر هیرو عقب برگشت و باز دید که خبری از کاردو و
دیاکو نیست.

دستای شکیبا رو گرفت و با هر تکونش لبخندش عمیقتر
شد.
-میدونم که در حال ترکیدم… نفس کشیدنم سختم شده
هیرو… ولی وقتی ذوق امیرو میبینم بهم دنیارو میدن.

هیرو بازوشو گرفت و تکون دادش.
-تو از روزی که فهمیدی حاملهای خوابیدیو خوردی… منم
تو چندماه سی کیلو اضافه کنم دیگه نفس ندارم.

دانلود رمان هاتکاشی pdf


شکیبا لبهی لباس چیندارشو بالا گرفت و سمت امیر
چرخید.
-اضافه وزنم مهم نیست… امیر که با بغض میگه بچم تو
شناسنامهاش هم اسم پدر داره هم مادر، من دیگه توانی
برام نمیمونه هیرو… همین که میتونم بهش انگیزه و امید
بدم خودش برام بسه

  • اشتراک گذاری
  • برچسب ها:
https://parseroman.ir/?p=28599
لینک کوتاه مطلب:
مطالب مرتبط
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
پارسی رمان
سایت پارسی رمان یک مرجع معتبر برای خرید بهترین رمان های ایرانو جهان لطفا با ما همراه باشید به زودی اپ بزرگ ما هم فعال خواهد شد که امکانات بی نظیری برای شما خواد داشت ... منتظر باشید ...
آخرین نظرات
  • abbas alimirzaiyسلام عزیز به پشتیبانی آنلاین پیام بدید مشکلتون برسی بشه...
  • مریم حیدرپورخیلی قشنگ بود.دوسش داشتم🤩...
  • فاصلهمن دانلود کردم ولی فقط تا صفحه 13هست و بقیه نداره!!...
  • Mahdiehk✌✌✌✌✌✌👏...
  • Nimaچقدر ماهان رازهای پنهان داشت که پریا ازشون کوچک‌ترین خبری نداشت.انقدر نزدیک و ان...
  • پارمیدارمان خانم حسینی بسیار جذاب و قشنگ بود👏...
  • سیماخیلی قشنگ بود،واقعا آفرین👏💐...
  • ماندانا کتاب‌خورتعلیق رمان بالا بود و خیلی کشش داشت برام. بعد از صد سال بالاخره یه رمان بدون مشک...
  • abbas alimirzaiyبه پشتیبانی پیام بدید عزیز تا راهنمایی کنن پایین صفحه...
  • Mobinaخداااااا😭 چرا پریا و هومن انقدر لجبازن . کاش زودتر همه چی درست شه بینشون . دارم...
×

سلام پیام خود را برای من بنویسند معمولا زیر 30 دقیقه پاسخ خواهم داد

× پشتیبانی آنلاین
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پارسی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.